علائم افسردگی نوجوانی کاملا جدی هستند که ممکن است با بی توجهی والدین تبدیل به شرایط بحرانی برای فرد شده و در پاره ای موارد با تفکرات خودکشی همراه شوند. این گزارش را بخوانید.

زهره سعیدی: «هر روز صبح با یک رخوت بزرگ از خواب بیدار می شدم و زمانی که چشمم به نور آفتاب می افتاد، با عصبانیت پرده های اتاقم را می کشیدم تا اتاق تاریک شود و باز هم در همان هزارتوی تاریک خودم فرو بروم. مدام با خودم می گفتم برای چه زنده هستم و چرا به زندگی خودم پایان نمی دهم یا اینکه چرا هیچکس نیست که به زندگی من پایان بدهد. زمانی که در خواب بودم در یک مرداب دست و پا می زدم و یا اینکه مدام از یک بلندی به پایین پرت می شدم. وقتی قدم بر می داشتم انگار دو گونی ده کیلویی به پاهایم وصل بود، گاهی هم احساس می کردم که در یک استخر قدم می زنم، مثل راه رفتن در آب همانقدر سنگین اما سبک با یک سر پر از خستگی و دردی طاقت فرسا.

هیچ احساس نمی‌کردم که با کسی دیگر هم زندگی می‌کنم، یا مثلا خانواده ای دارم که نگرانم هستند، به هیچ میهمانی نمی‌رفتم و با هیچکس ارتباط کلامی زیادی نداشتم در حد یک سلام و احوال پرسی ساده با دیگران وارد صحبت می‌شدم. خانواده ام خیلی تلاش می‌کردند مرا به جمع ها بیاورند اما تلاششان بی اثر بود چون من رغبتی نشان نمی‌دادم.» اینها بخشی از خاطرات دوران افسردگی جوانی است که در دوران نوجوانی در نهایت  اقدام به خودکشی می‌کند، اما خوشبختانه او را در لحظات آخر به زندگی باز می‌گردانند و حال در دفترچه خاطراتش در این باره اینطور نوشته است.

به راستی آیا افسردگی می تواند باعث خودکشی شود یا تفکر خودکشی و پوچی انسان را به سمت نیستی و نابودی برساند. اصلا چه علائمی باعث می‌شود تا فرد احساس افسردگی کرده و اینکه چطور می شود چنین فردی را از منجلاب تفکرات یآس آلود و ناراحت کننده خود خارج کرد. 

*علائم افسردگی نوجوانی

نخستین نکته ای که باید والدین در ارتباط با نوجوانشان در نظر بگیرند این است که علائم افسردگی دوره نوجوانی را جدی بگیرند و پیش خود نگویند که زود گذر است و یا اینکه فرد دنبال نمایش دادن خودش است. درست است که نوجوان ها در این سن و سال تمایل زیادی به خودنمایی دارند اما وقتی این علائم در مدت زمان معین دست به دست هم بدهند، قطعا می‌تواند نشانه ای از افسردگی باشد.

«سید محمد متفقی» روانشناس در این باره به فارس می‌گوید: «افسردگی می‌تواند ارثی باشد مثلا اینکه پدر یا مادر یک فرد در دوره نوجوانی یا در هر دوره دیگری دوره های افسردگی را گذرانده باشد، در این صورت ممکن است که فرزندان آنها هم مستعد دچار شدن به افسردگی باشند. نکته دیگر این است که نوجوانانی که شرایط سخت اجتماعی را گذرانده باشند مثلا از خانواده های فقیر باشند، پدر و مادر اختلاف زیاد داشته یا طلاق گرفته باشند و یا اینکه دچار اعتیاد باشند، این افراد استعداد بیشتری در دریافت افسردگی دارند.

حتی مشاهده می شود نوجوانی که به دنبال مثلا لاغری زیاد یا اثرات منفی کوتاه قدی یا بلند قدی زیاد، مصرف برخی داروها و یا اختلالات اضطرابی، شخصیت، بی اشتهایی، ناتوانی یادگیری، دو قطبی ، بیش فعالی و نقش توجه و کمبود عزت نفس ، خود کم بینی، مصرف الکل یا مواد مخدر هستند، امکان افسردگی نیز زیاد است.

بنابراین والدین باید در نظر داشته باشند اگر فرزندانشان در طول چند هفته دچار غم و اندوه بی دلیل، گریه، احساس ضعف زیاد، بی‌اشتهایی یا پراشتهایی ، کم خوابی یا بی خوابی زیاد، تغییرات رفتاری و شخصیتی، بی هدفی، پوچی و بی انگیزگی، دور شدن از جمع و کم ارتباطی با دیگران و همینطور صحبت از خودکشی یا مرگ دارد، باید او را مدنظر قرار دهند و در صورت افزایش این حالت ها احتمال افسردگی این نوجوان زیاد است و ممکن است اگر والدین دقت نکنند، این نوجوان دست به رفتارهای نادرست و اشتباه مثل خودکشی بزند، مخصوصا اگر در ارتباط با آن هم با کسی صحبت کرده باشد.»

*دومین علت مرگ و میر جوانان 

طبق تحقیقات روان شناسی، خودکشی دومین علت مرگ و میر جوانان محسوب می شود. افسردگی و بیماری های رونی نیز از دلائل مهم آن است چرا که افراد افسرده عموما تنها راه حل مشکلاتشان را مرگ و خلاص شدن از وضع کنونی می دانند. براساس تحقیقاتی که انجام شده عمده کسانی که سعی کردند خودکشی کنند و به هر علتی نشده است، زمانی که وخامت حالشان کاهش پیدا می کند، خوشحال می شوند که نمردند. به همین دلیل هم هست که می‌گویند اطرافیان زمانی که زنگ خطرها را دیدند یا شنیدند باید به داد فرد برسند چرا که این فرد بیمار امکان حل مسئله را در آن زمان خاص از دست می دهد.

بنابراین هر چه که میزان وخامت فرد در  سطح افسردگی بیشتر باشد، احتمال دست زدن او به خودکشی نیز بالاتر می رود البته همه افرادی که افسرده می شوند هم دست به خودکشی نمی زنند ، بلکه تنها درصد کمی از آنها افکار خودکشی در ذهن پرورش می دهند یا  اقدام می کنند.

متفقی یادآور می شود: « برای درمان افسردگی نمی توان در خانه پدر و مادر کاری انجام دهند بلکه زمانی که متوجه اوضاع فرزندشان شدند، می توانند او را به روانشناس یا روانپزشک ارجاع بدهند وگرنه ممکن است هجوم افکار منفی باعث رفتارهای مخرب مثل خودکشی در فرد شود بنابراین باید این فرد را جدی گرفت.

برای اینکه بفهمیم فرد افسرده ای فکر خودکشی دارد نیز باید به صحبت های او توجه کنیم، چرا که این افراد عموما سرنخ هایی از خود می دهند. مثلا ممکن است در صحبت هایشان بگویند: «می خواهم خودم را بکشم یا راحت شوم»، «دیگر مشکلی نخواهم داشت یا اینکه اگر اتفاقی برایم افتاد…» یا مثلا وسایل مورد علاقه شان را بین خانواده تقسیم می کنند و یا دور می ریزند، ناگهان احساس شادی پس از افسردگی می کنند، افکار عجیب و غریب و رفتارهای خاص نشان می دهند  و اینکه دست به نگارش نامه می زنند.

درصورتی که این فرد به روانشناس مراجعه کند قطعا در کنار کمک به درمان افسردگی ، قراردادی بین آن روانشناس و بیمار  و همینطور روانشناسی، بیمار و خانواده اش در ارتباط با خودکشی امضا می شود مثل اینکه اگر افکار خودکشی به او هجوم آورد، با اورژانس یا اورژانس اجتماعی تماس بگیرد و لیستی از شماره های ضروری نیز در اختیارش قرار داده می شود و یا اینکه دکترش را در جریان قرار دهد.»

*تنهایی نوجوانان را دریابیم

با شروع هزاره جدید تحقیقات نشان داده که علی رغم اینکه نرخ خودکشی در دنیا کاهش یافته اما در ایالات متحده بیشتر شده و به رقم 14.2 مرگ به ازای هر جمعیت صد هزار نفری رسیده است. از سال 1999 نرخ خودکشی 35 درصد افزایش داشته و از سال 2006 نرخ افزایش تعداد مرگ های ناشی از خودکشی سرعت گرفته است. اما مطالعات نشان داده که حدود ۵ درصد افراد افسرده ممکن است به خودکشی فکر کنند ولی تنها درصد کمی از آن‌ها به طور فعال برای پایان دادن به زندگی خود تصمیم می گیرند.

براساس تحقیقات سازمان سلامت و خدمات انسانی آمریکا، دو درصد از افرادی که به طور سرپایی برای افسردگی پذیرش و درمان شده اند، جان خود را از دست داده اند اما در بین کسانی که برای درمان افسردگی بستری شده اند این نرخ دو برابر است. به طور کلی کسانی که به سبب افکار خودکشی و اقدام بدان بستری می شوند، در نهایت شش درصد خودکشی می کنند و حدود 60 درصد افردی که خود را می کشند، نوعی اختلال خلقی قابل درمان دارند. عموم افرادی که دست به خودکشی می زنند، مردان هستند که خودکشی با فرجام دارند اما زنان 4 برابر بیشتر از مردان احتمال اقدام به خودکشی دارند.

متفقی معتقد است که تنهایی یکی از مسائلی است که باعث افسردگی شده و افراد را به ریسک بالای خودکشی می رساند . به همین دلیل خانواده نقش خیلی موثری در کنار اعضای خود می تواند داشته باشد و اگر والدین احساس کردند که فردی بین آنها دچار حالت های افسردگی است اول خودشان شرایط را جدی گرفته و درک کرده، سپس او را ارجاع به روانشناس دهند و در هیچ شرایط هم تنهایش نگذارند. / فارس

توسط AdminRaf

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *