بدون کوچک ترین تردیدی باید گفت عصر کنونی، عصر اطلاعات و به عبارت دقیق تر، عصر حاکمیت جریان آزاد اطلاعات محسوب می شود. رسانه ها در این میان یکی از سردمداران جریان سیال عصر اطلاعات محسوب می شوند. بسیاری از قدرت های بزرگ پایه همین موضوع جنگ رسانه را دستاویزی برای تضعیف کشورهایی که با آنها عناد دارند قرار داده اند. جنگ رسانهای که در واقع استفاده از تمام توان و ظرفیت رسانهها اعم از مطبوعات، خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و شبکه های پیام رسان مجازی به منظور تضعیف یک کشور است، در شمار جنگ های نرم به حساب می آید تا از آن طریق بر افکار، اراده و احساسات مردم تسلط پیدا کنند. در این جنگ ملت ها تحت شدیدترین بمباران خبری و رسانه ای قرار می گیرند.
بر اساس اصل 110 قانون اساسی رهبری انقلاب اسلامی به عنوان بالاترین مقام کشور وظیفه اعلان جنگ یا صلح را برعهده دارد. در همین راستا حضرت آیت الله خامنه ای در شهریور ماه سال 1397 در خصوص جنگ رسانه ای دشمن هشدار داده و اعلام نمودند: «براساس اطلاعاتی که در اختیار داریم، دستگاه های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی با حمایت مالی قارون های منطقه اطراف کشور ما، تشکیلاتی را برای این جنگ رسانه ای راه اندازی کرده اند و به طور جدی در حال برنامه ریزی و تلاش برای آلوده کردن فضای تبلیغاتی و فکری جامعه هستند.»
از سوی دیگر کشور جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی است که همیشه مورد عناد قدرت های منطقه بویژه برخی کشورهای غربی و اروپایی و البته برخی کشورهای مرتجع منطقه بوده است. رویدادهای مختلف از قبل و بعد از جریان انقلاب اسلامی و همچنین تجربه 8 سال دفاع مقدس ایران را هم اکنون به یک کشور با تجربه، و میدان دیده تجربه کرده که گزینه های نظامی علیه آن، از سوی دشمنان کمترین نتیجه را در پی داشته و لذا دشمنان را وادار به این کرده که با استفاده از جنگ رسانه، زیرساخت های عقیدتی، فکری و بنیادی مردم را هدف قرار داد و از این طریق به مقاصد شوم خودش برسند.
القای فضاسازی منفی درباره کشورمان، از ترفندهای اصلی جنگ رسانه بر علیه ایران است. رسانه های ضد انقلاب با انتشار اخبار نادرست و القای تحلیل های منفی، به هر نحوی به دنبال سیاه نمایی درباره ایران در خصوص موضوعات مختلف هستند. این موضوعات یک روز می تواند در مورد هدفمندی یارانه ها باشد، یک روز در مورد دریاچه ارومیه، یک روز درباره تجمع کارگران کارخانه هفت تپه، خشک شدن زاینده رود و …
در این گونه جاها رسانه های معاند با کمک پادوهای داخلی و خارج نشین خود با سیاه نمایی و القای موضوعات ناصحیح سعی در القای تفکرات منفی و استرس زا در اذهان عمومی دارند.
اندکی به مصادیق بپردازیم. دریاچه ارومیه که به عنوان مثال بیان گردید تحت تأثیر عواملی همچون برداشت بیش از حد مجاز از منابع آبی حوضه آبریز دریاچه، توسعه بی رویه بخش کشاورزی در اطراف دریاچه با بهره برداری از آب های این حوضه و شاید از همه مهم تر، تشدید تغییرات اقلیمی و وقوع خشکسالی به حال و روز فعلی درآمده است اما همین رسانه های مغرض بارها تلاش کردند این مسأله را به هر شکل ممکن به ناکارآمدی نظام و مسائلی از این دست گره زده و به عبارتی گسل های قومیتی را در این خصوص بر علیه نظام به تحرک وادارند.
این در حالی است که هم اکنون کاهش بارندگیها و موجهای گرمای بی امان، رودخانههای آمریکا، اروپا، آسیا و خاورمیانه را خشک می کند و بسیاری از آنها از نظر طول و عرض کوچک می شوند. برخی از رودخانه ها به قدری خشک شده اند که عملا غیر قابل عبور شده اند اما سوال اینجاست که آیا بنگاه خبرپراکنی بریتانیای کبیر! در مورد علت این امر هم رفتاری را در پیش می گیرد که درباره دریاچه ارومیه در پیش گرفته یا خیر
سیلاب های اخیر را مثال بزنیم . تغییرات اقلیمی در سال جاری تاثیرات مختلفی در کره خاکی از خود نشان داد، بسیاری از کشورهای دنیا بواسطه این تغییرات اقلیمی درگیر مشکلاتی شدند، از خشکی آب و هوا گرفته تا سیلاب هایی که بخشی از مردم در برخی از کشورها را به دردسرهای بسیاری انداخت.
با این حال برخی رسانه های معاند تلاش کردند ناکارآمدی مدیران را دلیل سیلاب های اخیر در ایران معرفی کنند ، این در حالی بود که مدتی بعد وقتی سیل خیابان های برخی از کشورهای غربی را در برگرفت و سر از مترو و جاهای دیگر درآورد، همین رسانه ها دلیل آن را تغییرات اقلیمی دانستند!
از تغییرات اقلیمی کمی فاصله بگیریم و نگاهی هم به برخی موضوعات دیگر داشته باشیم. به تصاویری که در این صفحه قرار گرفته نگاه کنید یکی ملکه انگلیس را در حال تعویض پوشک نوه اش نه، بلکه نتیجه اش نشان می دهد و تصویر دیگر هم دختر ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا را در کنار فرزندانش نشان می دهد اما جالب این که رسانه های مرتبط با همین کشورها نوبت به ایران که می رسد در یک تروریسم رسانه ای محض، نسخه نگهداری سگ را به جای فرزند آوری برای مردم می پیچند تا عملا این کشور را از داشتن نیروهای جوان، پویا و فعال محروم کرده و به کشوری پیر و از کار افتاده تبدیل سازند.
درست است جنگ رسانه این است و چیزی غیر از این نیست، یادگاری نویسی کودکان اسرائیلی روی موشک برای کشتن مردم وطن پرستی نام می گیرد حال آن که سرود «سلام فرمانده» و حضور در جبهه برای دفاع از کشور، استفاده ابزاری از کودکان تلقی می گردد.
آنها به هر حربه ای که بتوانند متوسل می شوند؛ تخریب و ترور شخصیتی چهره ای موجه نظام و تحریف گذشته با هدف پشیمانسازی ملت از انقلاب یکی از این حربه ها است تا شاید امکان سلب حاکمیت سیاسی، امنیتی، اقتصادی و قضائی کشور بر شهروندان را پیدا کنند، گروههای تروریستی، معاند و ضد انقلاب را با استفاده از پوشش امنیتی شبکههای اجتماعی جهت راهبری عملیاتهای میدانی به خط کنند، افکار عمومی و تغییر هویت و ارزشهای جامعه اسلامی ایرانی را راهبری کنند، سبک زندگی غربی را موذیانه ترویج کنند، در فرایند اطلاعرسانی عمومی و رسمی کشور با انتشار اخبار کذب، محرمانه و …اختلال ایجاد کنند، عملیاتهای روانی را با هدف ترویج یاس و ناکارآمدی نظام در سطح عموم جامعه پیاده سازی کنند، شورشهای مختلف را با هدف تشدید درگیریهای قومی، اختلافات استانی بر سر مسائلی همچون آب و … مدیریت کنند
و باید تأکید کرد که تمرکز در جهاد تبیین که همان تمرکز بر تزویر و دروغ و مقابله با این ابعاد منفی است از راهکارهای مقابله با جنگ رسانه ای دشمن است. برنامهریزی میانمدت و بلندمدت در خصوص مقابله با جنگ رسانهای نظام سلطه و اجرای جنگ رسانهای متقابل، ترویج فرهنگ گفت و گو در بین اقشار مختلف جامعه، افزایش سواد رسانه ای و فعال سازی فرهنگ پرسشگری و پاسخگویی محققانه، اطلاعرسانی شفاف ، مستند و بیطرفانه، عملیات روانی رسانه ای و متقابل و حملات رسانه ای آفندی نیز از دیگر راهکارهای مقابله با جنگ رسانه ای دشمن هستند.